سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ برگزیده

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/7:: 11:15 صبح

به نام خدا

وبلاگ برگزیده(داستان)

 

بویی اذیتش می کرد. شاید هم از ترافیک کلافه شده بود. نه از ترافیک نبود، با ماشین خودش هم هر روز کلی توی ترافیک می ماند؛ این حالت را نداشت. شاید هم از اینکه این طور چسبیده به چند نفر دیگر نشسته بود معذب بود. هرچه بود چاره ای نبود. تا فردا که برود و ماشین را از تعمیر گاه بگیرد باید با تاکسی رفت و آمد می کرد.

 

ادامه مطلب...

فهرست مطالب

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/6:: 8:52 عصر

1-    او( شعر عرفانی-فلسفی)                               -شیعه و یزید زمان(شعر)

2-    راز(داستان علمی – تخیلی)                             - to child who slept under bomb rain (شعر انگلیسی)

3-    کی الاغ است؟ (مقاله، نقل قول)                        -پول می دهیم تا به ما اهانت کنند

4-    تقدیم به احمدی نژاد (شعر)                              -نغمه های عارفانه(نقل قول)

5-    لیست شرکت های حامی اسرائیل                        -نا شنیده هایی از لبنان

6-    دعا های یک پیر مرد (قطعه ادبی)                       - ظهور امام زمان جمعه یا شنبه

7-    غذا و سرنوشت ما و روح ما                             -فتح فلسطین به کمک ایران    

8-    جلسه کودکان در قانا (شعر)                             - تاریخ در سه ماه

9-    زن تقلبی مرد تقلبی(شعر)                                -چه رجبی است این رجب

10-    ای امام (شعر)                                           -وبلاگ برگزیده

11-   یادگاری(داستان)                                          - شنیده های یک کور

- تقدیم به احمدی نژاد(شعر)                                 - او (شعر) 

-گدای وجود (شعر)                                            - باده(تضمین شعر باده امام در استقبال ماه رمضان)

-دعا(شعر)                                                       -ایمیلی از یک امام زمان

-زن تقلبی مرد تقلبی(شعر)                                    -تروریسم، واقعیت یا کلاهبرداری جهانی (بخش اول) 

- نماز سیاسی(شعر)                                            -تروریسم، واقعیت یا کلاهبرداری جهانی (قسمت دوم) 

-نوزاد خاور میانه جدید(شعر)                                - شناخت عرفان و عارف (بخش اول) 

  - دعاهای یک پیرمرد                                         - شناخت عرفان و عارف (بخش دوم)  

- نغمه های عارفانه                                            -تروریسم؛ واقعیت یا کلاهبر داری جهانی (بخش سوم)

-دلار ها و انسان                                               -چیز هایی که کاش نمی دانستم

-نفرین!                                                           -عرفان: نماز، شب قدر، نبوت و ولایت

-آنچه می توان گفت(الهی نامه استاد حسن زاده)         -شیعیانی خوش خیال!

-خداحافظ ای همدم بزرگوار!


او (شعر)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/4:: 5:8 عصر

 به نام او

آن کیست که در پشت همه پنهان است          آن «یک»، که هر عدد بگویی آن است

یک جمــله شنیدم که مــرا گیج کرد                این اوست که از روی همه تابان است

او در پی خویش است اگر این گونه ست           رازیست که اندیشه در آن حیران است

وقتی که یکی است وجود و آن هم اوست         یک وهم، گل و بلبل و یا انسان است؟

این واقعه آن قدر عجیب است که من             مبهوت شوم زین که لبی خندان است

آگـــاه ترین به حــل این راز بــشر                   آگـــــاه تریــن بشر از او، نادان است

با فکر از او نمی شود چیزی یافت                     تنهــا رهِ به ســـوی او ایمــــان است       

 


یادگاری(داستان)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/4:: 6:4 صبح

بسمه تعالی

 

در هفته دفاع مقدس و به یاد شهید محمد باقر خدادوست

 

زود تر آمده بود. هنوز تا افطار خیلی مانده بود. اما معلوم بود افطار می ماند. البته ما هم می خواستیم دعوتش کنیم. صحبتش شده بود. می خواستیم تا برنگشته دعوتش کنیم. می دانستیم تا بیست و یکم که افطاری داریم نمی ماند. دیر دیر می آمد وزود می رفت. این بار هم که زخمی شده بود اجبارا آورده بودنش.

قبل از اینکه دعوتش کنیم خودش آنروز آمده بود. من مانده بودم غذا درست کنم یا به اون همه کار برسم.

گاو از یک طرف که باید آب و علف شبانه اش را می دادم و می دوشیدمش. بره ها و گوسفند ها از یک طرف که باید برایشان علف می ریختم و خانه شان می کردم. سیبیس* هم بایدمی آوردم.

باقرکه خودش این ها را می دانست گفت:

- مادر محمد شما برو به کارت برس. من که غریبه نیستم. شما برو من سماور را روشن می کنم چای درست می کنم. غذا هم هرچه برای خودتان آماده کرده اید خوب است. من مهمانی که نیامده ام آمده ام یک سری به شما بزنم و خداحافظی بکنم.

من که مجبور بودم، با خودم گفتم می روم و زود برمی گردم. تا اون همه کار را انجام بدهم و بیایم آخوند- اذان** شده بود. پدرت آمده بود و توی خانه بالانشسته بودند. سفره انداختیم و باقر هم چای دم کرده بود. موقع افطار گفت:

- من امروز سماورتون رو حسابی دستمال کشیدم و برق انداختم؛ یادگاری. هر وقت چایی درست کردین یاد من بیفتین و بگین خدابیامرز باقر آخرین باری که آمده بود سماورمون رو تمیز کرد.

  و واقعا هم همان دفعه بود. رفت و دیگه نیامد تا خبر شهادتش را آوردند. اون دفعه خونه همه فامیل رفته بود و هر جایی هم یک یادگاری گذاشته بود یا یک کاری کرده بود یادگاری. همه بعد از شهادتش از آخرین خداحافظی اش می گفتند.

 

*: یونجه

**: موقع اذان، اذان را در روستا ها قبل از همگانی شدن رادیو و تلویزیون روحانی محلی روستا با صدای بلند می گفته و به عنوان یک وقت رسمی مانند ظهر و شب و صبح بین مردم شهرت داشته است.

 

 

 

شهدا میراث دار صفاتی خدایی اند. در ظهور و بطون هم گویا مثل او شده اند. عمری در کنارمان «باطن» اند «غایب» اند. فقط وقتی «ظاهر» اند که می خواسته اند. بعد از رفتن شان است که یک دفعه حس می کنیم حضورشان در بین مان چقدر لطیف بوده است طوری که گاهی اصلا متوجه «حضور» شان نشده ایم.  آوینی، صیاد شیرازی و...

 


باده(تضمین شعر باده امام در استقبال ماه رمضان)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/3:: 11:38 صبح

بسمه تعالی

 فرا رسیدن ماه رمضان مبارک باد

ماه رمضان شد می و میخانه بر افتاد*                   در خرمن شیطان مزاحـــم شــرر افـتاد

شد موسم شب خیزی ما خفته دلان هم             عشق و طرب و باده به وقت سحر افــتاد*

افطار به می کرد برم پیر خـــــرابات*                     کزوی همه بنیـــاد ستم در خـطر افـتاد

بخشید از آن می به هزاران لب تشنه                  گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افــتاد*

با باده وضو گیر که در مذهب رندان*                هر کس که کند ترک می او از نظر افتاد

تطهیر چو کردی عملت را به می عشق               در حضرت حق این عملت بارور افـــتاد*

 

*: این مصرع ها از امام (ره) است


دعاهای یک پیرمرد

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/1:: 6:35 عصر

به نام خدا

 

در گوشه ای، پیرمردی دعا می کرد.

برای جهان که خداوند از ظلمت به سوی نور هجرت دهد

برای بشر که خداوند از بیت نفس به سوی خودش و رسولش هجرتش دهد

برای اسلام که نامش بلند شود

برای رزمندگان مسلمان که پیروز شوند

برای ایران که نام امام زمان را در جهان بگستراند

برای جوانان ایران که در میادین علمی موفق شوند

برای کشور که به پیش بتازد

برای...

وقتی تکانه های بیدار شدن جهان به وضوح احساس می شود

وقتی بشر دارد از نفسانیت بیزار می شود

وقتی پر رونق ترین و زنده ترین دین امروز دنیا اسلام است

وقتی رزمندگان مسلمان شیعه با نام خدا و شهادت جبهه متحد جهانخواری و شیطانی را به شکستی مفتضحانه می کشاند

وقتی نام امام زمان و فلسفه انتظار از زبان رئیس جمهور شجاع و متواضع ایران در سازمان ملل که لاشخوار ها لانه امن خود می پنداشتند طنین می افکند و شیطان بزرگ رسما و بارها در آن سازمان لقب شیطان می گیرد

وقتی دستان جوانان شیعه ایرانی اتم را تسخیر می کند

وقتی راز های ژنتیک، این الفبای کالبد حیات یکی یکی مسخّر بچه مسلمان های کم ادعا می گردد

وقتی پشت لاشخوار ها از توان نظامی ایران می لرزد و پر های نداشته شان می ریزد

 

              پیرمرد سالهاست که نیست تا لبخندی محجوب بزند و بگوید:

من بر دست و بازوی شما    بوسه میزنم و به این بوسه افتخار می کنم

پیرمرد نمانده است تا اجابت دعاهایش را نظاره کند

اما او نیازی به ماندن نداشت

او همان زمان به اجابت دعاهایش ایمان داشت

او خودش اجابت دعا بود

او خودش دعای مستجاب بود

او خودش دعا بود   

 


تقدیم به احمدی نژاد(شعر)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/1:: 3:12 عصر

به نام او

یَلی ایستاده در سازِمان ملل

سرآمــد میــان سران مـلل

تو گویی که او مالک اشتر است

علی را به تنهایی یک لشکر است

ویا پورِ سلمانِ پیغمبر است

عرب را به اسلام دعوتگر است

و...برگشته بوذر زتبعید باز

وافشای دنیائیان کرده ساز

شده سر نگون کاخ سبز و سفید

چو از «اشتر» آن «ربّ عجّل» شنید

بیا راز این «ربّ عجّل» نیوش:

بود رمز بطلان جادوی بوش

شیاطین و سرکرده شان جورج بوش

فراری از این آسمانی سروش

به امّید حق این پیام، این دعا

کند روزگاری بشر را رها

و امّید ما اینکه آن روزگار

شود در همین عصر ما بر قرار

علائم نوید از سحر می دهد

طلوع رخش را خبر می دهد

اگر چه به زنجیر و قل بسته ام

خوشم زانکه بر راه بنشسته ام

 


کی الاغ است؟

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/1:: 3:10 عصر

این هم نقل قولی از واقعه ای تلخ

 

از محاسن احمدی نژاد این است که فحش خورش ملس است. در جریان رقابت های انتخاباتی ، هواداران هاشمی تندترین اتهامات و فحش های سیاسی  از تروریست و تیر خلاص زن  گرفته تا مرتجع و دیکتاتور و... علیه او به کار گرفتند. او را کوتوله سیاسی نامیدند. حسین مرعشی رسما" در تلویزیون اعلام کرد که قد و قامت احمدی نژاد برای ریاست جمهوری خیلی کوچک است.

 بعد از انتخابات هم سیل فحش و تهمت علیه احمدی نژاد نه تنها کم نشد که افزایش یافت. ابراهیم نبوی (مشهور به دلقک اصلاحات) تا همین امروز هم احمدی نژاد را «رئیس جمهور مشنگ» می نامد. Smsهای تمسخرآمیزی که تابحال علیه احمدی نژاد برای افراد ارسال کرده اند بی سابقه است. فکر نمی کنم در سالیان اخیر این حجم از تخریب علیه یک شخصیت سیاسی به کار گرفته شده باشد . با این وجود علاقه مردم به احمدی نژاد نه تنها کم نشده که طبق نظرسنجی ها افزایش هم یافته است.

احمدی نژاد مردی از جنس مردم است. مردی که مسخره کردن و فحش دادن به او از ارج و اعتبارش کم نمی کند. او برج عاج نشین نیست که هوادارانش بترسند مبادا غباری بر قبای او بنشیند. احمدی نژاد «ایشان» نیست. «وی» است. «او» است. من که هوادارش هستم هیچ ابایی ندارم از اینکه با دوستانم  با شخصیت احمدی نژاد شوخی کنم. اصلا" همین امر این بشر را برای من دوست داشتنی می کند.

اما در حیرتم آنها که با یک سوزن فریادشان به آسمان می رود چرا به خودشان حق می دهند با جوالدوز به جان دیگران بیفتند؟ لابد همه دوستان یادشان هست که چندی پیش بعد از انتشار نامه خانم فاطمه رجبی علیه سید محمد خاتمی چه فریاد وااخلاقایی در اردوگاه اصلاح طلبان به پا خاست. البته اصولگرایان هم از منظر اخلاقی ادبیات خانم رجبی را تقبیح کردند. اما اکنون که روزنامه شرق این کاریکاتور را که در بالا می بیند درج نموده  ، هیچ یک از حضرات اصلاح طلب از اینکه حریم اخلاق شکسته شده ، حرفی به میان نیاورد.

 

همان طور که ملاحظه می شود کاریکاتوریست روزنامه شرق ، احمدی نژاد را (با نماد معروف هاله نور) به خر تشبیه کرده است. بله به الاغ!

حتم دارم که بسیاری دیگر از هواداران احمدی نژاد مثل من با دیدن این کاریکاتور خونشان به جوش نمی آید. چون احمدی نژاد برای ما مقدس نیست. بدتر از این را هم بکشند و بنویسند ککمان نمی گزد. اصلا" خوشمان از این بشر می آید چون هم دوستش داریم هم مقدسش نمی دانیم. مقدس برای ما کس دیگر و چیز دیگر است. خون ما جای دیگری و زمان دیگری به جوش می آید.

اما واقعا" اصلاح طلبان مدعی اخلاق که بر سر نامه فاطمه رجبی علیه خاتمی آن جنجال را به راه انداختند و برای اخلاق سیاسی مجلس ختم گرفتند ، وقتی از روزنامه شرق دفاع می کنند و هیچ اشاره ای به کاریکاتور غیراخلاقی این روزنامه ( که رئیس جمهور برگزیده  اکثریت مردم ایران را به خر تشبیه کرده است) نمی کنند ، در پیشگاه خدا و خلق خدا که هیچ ، چرا لااقل در پیشگاه وجدان خودشان خجالت نمی کشند؟ هیچ فکر نمی کنند که اگر امروز باد می کارند فردا طوفان درو می کنند؟ هیج گمان نمی برند که فردا روز اگر دوباره از اخلاق سیاسی دم زدند دیگر حنایشان پیش مردم رنگی نخواهد داشت؟  ... گمان نمی کنم.

منبع: وبلاگ بیداری

سه سخنرانی عالی و بی نظیر!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/1:: 3:7 عصر

به نام خدا

1-

 به گزارش فارس به نقل از پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا، احمدی‌نژاد به عنوان رئیس کشوری که آمریکا در پی تحریم و منزوی ساختن آن است، عملکرد موفقی در مجمع عمومی سازمان ملل داشت.
به نوشته این شورا، احمدی‌نژاد در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل به دفاع از حق کشورش برای داشتن "فناوری اتمی صلح‌آمیز" برخاست و توجه جهانیان را به نواقص شورای امنیت سازمان ملل جلب کرد و گفت آمریکا و انگلیس از شورای امنیت سوء‌استفاده می‌کنند. به گزارش فارس به نقل از پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا، احمدی‌نژاد به عنوان رئیس کشوری که آمریکا در پی تحریم و منزوی ساختن آن است، عملکرد موفقی در مجمع عمومی سازمان ملل داشت.
به نوشته این شورا، احمدی‌نژاد در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل به دفاع از حق کشورش برای داشتن "فناوری اتمی صلح‌آمیز" برخاست و توجه جهانیان را به نواقص شورای امنیت سازمان ملل جلب کرد و گفت آمریکا و انگلیس از شورای امنیت سوء‌استفاده می‌کنند.

رئیس‌جمهور ایران ظرف دو روز گذشته مرکز توجه رسانه‌هاى آمریکا بود. روزنامه «نیویورک‌تایمز» در صفحه اول خود دو عکس بزرگ و هم‌اندازه از جورج بوش و محمود احمدى‌نژاد به هنگام ایراد سخنرانى در مجمع عمومى سازمان ملل چاپ کرد تا رویارویى دراماتیک این دو رهبر را برجسته کند. جورج بوش و محمود احمدى‌نژاد در مصاحبه‌هاى اختصاصى تلویزیونى جداگانه یکدیگر را هدف انتقاد قرار دادند.

به گزارش رادیو آلمان، همکارى‌هاى ایران و ونزوئلا و تصاویر هوگو چاوز و احمدى نژاد دست در دست یکدیگر براى بسیارى از تحلیل گران آمریکائى حکم زنگ خطرى بود که بسیارى از آنها آن را به عنوان جریانى بالقوه خطرناک متذکر شدند. بسیارى از آنها به این نکته اشاره کردند که رئیس جمهور ایران، که در مجمع عمومى با زبان رهبران جنبش‌هاى آزادى بخش در سالهاى 1960 میلادى سخن راند، اکنون مى‌رود که در جهان به عنوان رهبر جهان سوم در برابر غرب مطرح شود.

«یرواند آبراهامیان» تاریخدان و مولف کتاب «ایران میان دو انقلاب» در گفتگوى کوتاهى با شبکه خبرى CNN گفت اگر بخش‌هاى مذهبى ابتدا و انتهاى سخنرانى آقاى احمدى نژاد را حذف کنیم، سخنان او همانند صحبت‌هاى رهبران ملى‌گرا همچون «جمال عبدالناصر» بود.

«زبیگنیو برژینسکى» سیاستمدار کهنه کار و مشاور امنیتى دوران جیمى کارتر به CNN گفت: «احمدى نژاد یک چهره بین المللى شده و به خاطر سیاست‌هاى آمریکا، حالا باید او را به عنوان یکى از رهبران اصلى دنیا به حساب بیاوریم

بعضى از تحلیلگران بر این نکته تاکید کرده اند که رئیس جمهور پیشین ایران با رفتار و شیوه ملایم و لبخند نتوانست آمریکا را به عقب نشینى وا دارد، اما آقاى احمدى نژاد با شدت عمل و تندى و تاکید بر حقوق ایرانیان توانسته است آمریکا را گام به گام در دیپلماسى جهانى و نبرد ایدئوژیک عقب براند و به مصالحه بکشاند.

متن سخنان رئیس جمهور در سازمان ملل

2-

سید حسن نصرالله این صدای رسای شیعه در مانور بی نظیر مردمی حزب الله گفت: نمایندگان اعراب در سازمان ملل صلح را گدایی کردند. من می خواهم بدانم آیا اسرائیل و آمریکا شما را به رسمیت می شناسند(خودمانی: آدم حساب می کنند؟أ!!)

متن سخنان افتخار آمیز سید عزیز

3-

رییس جمهور ونزوئلا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، جورج بوش رییس جمهور آمریکا را «خود شیطان» نامید و گفت: بوش طوری حرف می‌زند، انگار مالک جهان است... دیروز شیطان به اینجا آمد. میزی که من اکنون مقابل آن ایستاده‌ام،‌ هنوز بوی گوگرد می‌دهد... خانم‌ها، آقایان، دیروز رییس جمهور آمریکا، آقایی که من او را شیطان می‌دانم، اینجا آمد و از این تریبون طوری صحبت کرد که انگار مالک جهان است

متن سخنان شجاعانه هوگو چاوز

 

 


ناشنیده هایی از لبنان

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/6/30:: 7:48 صبح

به نام او

 

یکی از دانشجویان ایرانی در حال تحصیل در بیروت که در زمان جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان در این کشور حضور داشته، یادداشت‌هایی از این جنگ را برای «شریف نیوز» ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید. 

 

 

 

 

در تمام طول جنگ تلویزیون LBC لبنان که متعلق به مسیحیان است به دنبال یک شیعه می‌گشت که از شرایط بوجود آمده نق بزند تا علیه حزب‌الله استفاده کنند. خبرنگاران LBC پس از بمباران به محل می‌رفتند و با مردم آسیب دیده مصاحبه می‌کردند اما همه می‌گفتند: جان ما فدای سیدحسن!
در این روزها دوربین LBC یک صحنه شگرف ضبط کردند. در یک مورد از بمباران‌ها خبرنگار LBC به سرعت به محل می‌رسد‏، خانه‌ای خراب، از خانواده‌ای 7 نفره، 6 نفر به شهادت رسیده‌اند مردم در حال بیرون آوردن اجساد از زیر آوار هستند یک تکه بزرگ بتون برداشته می‌شود، ناگهان یک پیرمرد در بین خاک‌ها نمایان می‌شود همان لحظه پیرمرد انگشتانش را به نشانه پیروزی ـ  V شکل ـ بالا می‌گیرد و اولین جمله او این است که «همه چیز ما فدای سیدحسن». پیرمرد، شبکه LBC به زانو درآورد.

 

ادامه مطلب...

<   <<   61   62   63   64      >



بازدید امروز: 93 ، بازدید دیروز: 121 ، کل بازدیدها: 960413
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ